پیش از پرداختن به KPI یا همان شاخص کلیدی عملکرد، بیایید با یک سوال سریع شروع کنیم: عنصر مخفی که به یک کسب و کار برتری می دهد چیست؟ اگر هوش کسب و کار (BI) به ذهن شما خطور کرد، درست به هدف زدهاید! BI را به عنوان تلسکوپ پرقدرتی در نظر بگیرید که به شرکتها اجازه میدهد به دنیای عظیم دادهها خیره شوند. مرواریدها را از اقیانوس اطلاعات استخراج می کند و به شرکت ها کمک می کند تا تصمیمات آگاهانه تری بگیرند.
شاخص کلیدی عمکرد: KPI – ضربان قلب BI
اما سوختی که این تلسکوپ را تامین می کند چیست؟ شاخص های کلیدی عملکرد یا KPI: Key Performance Indicator قهرمانان ناشناخته در اینجا هستند. اگر کسب و کار شما را یک کشتی در نظر بگیریم، KPI ها قطب نمای قابل اعتمادی خواهند بود که آن را میان موجهای متلاطم هدایت می کند. اکنون، بیایید عمیقتر به این رابطهی پویا بپردازیم.
تعریف شاخص کلیدی عمکرد:
KPI ها مقادیر قابل اندازه گیری هستند که نشان می دهند یک شرکت چقدر به طور موثر در مسیر رسیدن به اهداف خود قرار دارد. شاخصهای کلیدی عملکرد، نبض سلامت کسب و کار شما هستند.
هدف KPI
KPI ها مانند GPS کسب و کار شما عمل می کنند و اطمینان می دهند که در مسیر درستی هستید. آنها به شناسایی مناطقی که نیاز به بهبود دارند کمک می کنند و همه را روی اهداف مشترک متمرکز می کنند.
بررسی انواع مختلف KPI
۱. شاخصهای کمی Quantitative KPIs
این KPIها را می توان مستقیماً اندازه گیری کرد، مانند درآمد، تعداد مشتریان جدید یا ترافیک وب سایت. آنها مانند ترازو هستند که دقیقاً به شما می گوید چقدر وزن دارید.
۲. شاخصهای کیفی Qualitative KPIs
در روی دیگر سکه، KPIهای کیفی داریم. آنها بیشتر بیانگر ادراکات هستند، مانند شهرت نام تجاریBrand Reputation یا رضایت کارکنان Employee Satisfaction. آنها بینشی در مورد جنبه های احساسی کسب و کارتان می دهند.
اهمیت تنظیم KPIهای مناسب
۱. همسویی با اهداف سازمان
به یاد داشته باشید که چگونه یک GPS به مختصات مناسب برای راهنمایی شما نیاز دارد؟ به طور مشابه، KPIها باید با اهداف کسب و کار شما هماهنگ باشند تا استراتژی های شما را به طور موثر هدایت کنند. اگر شاخصهای کلیدی عملکرد شما غیرعادی یا نادرست انتخاب شده باشند، ممکن است کسبوکار شما در آبهای ناشناخته حرکت کند.
۲. تسهیل نظارت بر پیشرفت
شما نمی خواهید آن کاپیتانی باشید که بعد از روزها دریانوردی متوجه می شود که کشتی از مسیر خارج شده، درست است؟ با تنظیم KPI های مناسب، می توانید به طور مداوم پیشرفت خود را زیر نظر داشته باشید و در صورت نیاز اصلاحات دوره را انجام دهید.
ایجاد KPIهای موثر
۱. KPIها را ساده نگه دارید
هیچ کس نقشه گنج پیچیده را دوست ندارد. شاخص های کلیدی عملکرد شما باید ساده و واضح باشند، بنابراین همه اعضای تیم شما بدانند که هدفشان چیست.
۲. KPIها را عملی کنید
قطب نمایی که به جایی اشاره نمی کند چه فایده ای دارد؟ KPIها باید الهام بخش عمل باشند. آنها باید شاخصهای عملی باشند که بتوان بر اساس آنها عمل کرد تا نتایج را به دست آورد.
۳. اطمینان حاصل کنید که قابل اندازه گیری هستند
اگر نتوانید آن را اندازه گیری کنید، نمی توانید آن را مدیریت کنید. KPIهای شما باید معیارهای اندازهگیری مشخصی داشته باشند. این به شما امکان می دهد پیشرفت خود را به طور عینی دنبال کنید.
۴. آنها را به زمان محدود کنید
هر گنج یابی نیاز به یک ضرب الاجل دارد. تعیین اهداف محدود به زمان تیم را متمرکز نگه می دارد و تضمین می کند که اهداف شما به موقع به دست می آیند.
پیاده سازی KPI در ابزارهای هوش کسب و کار Business Intelligence
۱. نکات یکپارچهسازی داده Data Integration
هنگام ادغام KPIها در ابزارهای BI، مطمئن شوید که منابع داده – Data Sources – قابل اعتماد هستند و KPIها برای اعضای تیم مربوطه قابل مشاهده و در دسترس هستند. همچنین، فرآیند جمعآوری دادهها – Data Gathering – را به صورت خودکار برای بهبود دقت انجام دهید.
۲. نظارت و تحلیل – Monitoring and Analysis
ابزارهای BI باید برای نظارت مستمر و تجزیه و تحلیل KPIها استفاده شوند. این به شناسایی روندها و الگوهایی کمک می کند که می توانند برای تصمیم گیری استراتژیک مورد استفاده قرار گیرند.
۳. استفاده از نرم افزار بصری سازی داده برای KPI ها
در یک محیط تجاری مبتنی بر داده، درک داده ها برای دستیابی به موفقیت بسیار مهم است. در حالی که KPIها معیارهای کمی را برای ارزیابی عملکرد ارائه می دهند، نرم افزار بصری سازی داده ها – Data Visualization – درک و قابلیت استفاده از این KPI ها را افزایش می دهد. بیایید بررسی کنیم که چگونه نرم افزار مصورسازی داده می تواند در تعیین – Determine – ، اندازه گیری – Measure – و نظارت – Monitoring – بر KPI ها کمک کند.
۴. قدرت بصری سازی دادهها در تحلیل KPI
نمایش بصری داده ها دارای مزیت منحصر به فردی است که داده های پیچیده را در دسترس تر، قابل فهم تر و قابل استفاده تر می کند. با تبدیل دادههای خامِ KPIها به نمودارها و قالبهای بصری، کسبوکارها میتوانند الگوها را تشخیص دهند، تغییرات را در طول زمان دنبال کنند و روندهای بازار را راحتتر شناسایی کنند. این به نوبه خود امکان برنامه ریزی استراتژیک بهتر و تصمیم گیری آگاهانه تر را فراهم می کند.
۵. سفارشی سازی و طراحی داشبورد
یک داشبورد با طراحی خوب برای نظارت کارآمد KPI بسیار مهم است. این باید یک نمای کلی از مهمترین معیارهای کسب و کار در یک نگاه ارائه دهد. سفارشی کردن داشبورد برای نمایش KPIهای مرتبط به شیوه ای بصری، کارایی داده ها را افزایش می دهد. بصری سازی هایی را انتخاب کنید که هر KPI را به بهترین شکل نشان دهند – به عنوان مثال، نمودارهای میله ای برای مقایسه داده ها، نمودارهای خطی برای روندها، و نقشه های حرارتی برای شدت.
۶. گزارش و تحلیل تعاملی
گزارشهای تعاملی به کاربران این امکان را میدهد تا عمیقتر در دادهها کاوش کنند. از طریق فیلتر کردن، مرتبسازی و تغییر محدوده در نمودارها، کاربران میتوانند KPIها را از زوایای مختلف تجزیه و تحلیل کنند. این امر درک بهتر داده ها را تقویت می کند، که در تصمیم گیری های داده محور ضروری است. علاوه بر این، گزارشهای تعاملی امکان کاوش در سناریوهای فرضی را فراهم میکنند و به تصمیمگیری پیشگیرانه کمک میکنند.
۷. نظارت و هشدار در لحظه
در یک چشمانداز کسبوکار در حال تحول، دسترسی به دادهها در لحظه میتواند تمامی قواعد بازی را تغییر دهد. نرم افزار بصری سازی داده که نظارتِ در لحظه بر دادههای KPIها را ارائه میدهد، تضمین می کند که داده های شما همیشه به روز هستند. این امر به کسب و کارها امکان می دهد تا سریعتر به روندها یا مسائل در حال ظهور واکنش نشان دهند. علاوه بر این، تنظیم هشدارها برای آستانههای خاص یا تغییرات در KPI میتواند تضمین کند که تغییرات و رخدادهای مهم و حساس همیشه در معرض نظارت شما هستند و امکان مداخلات به موقع برای شما فراهم است.
سخن آخر
شاخصهای کلیدی عملکرد مانند قطبنما و نقشهای مطمئن کسبوکارها هستند که آنها را در آبهای تیره دنیای شرکتها هدایت میکنند. هنگامی که با هوش کسب و کار جفت می شوند، ترکیبی بی نظیر را تشکیل می دهند که به تصمیم گیری مبتنی بر داده قدرت می بخشد. KPI های خود را با دقت تنظیم کنید، بطور مداوم بر آنها نظارت کنید و در صورت نیاز آنها را با شرایط جدید انطباق دهید تا مسیر هموارتری برای رسیدن به موفقیت داشته باشید.
سوالات متدوال
- بازگشت سرمایه Return on Investment (ROI): سودآوری یک سرمایه گذاری را نسبت به هزینه آن اندازه گیری می کند.
- حاشیه سود خالص Net Profit Margin: ارزیابی می کند که یک شرکت چقدر می تواند درآمد را به سود تبدیل کند.
- نسبت هزینه های عملیاتی Operating Expense Ratio (OER): کارایی عملیاتی را با مقایسه هزینه های عملیاتی با درآمد خالص نشان می دهد.
- نسبت جاری Current Ratio: توانایی شرکت در پرداخت تعهدات کوتاه مدت را ارزیابی می کند.
- سود قبل از بهره و مالیات Earnings Before Interest and Taxes (EBIT): سودآوری شرکت را بدون در نظر گرفتن تأثیر بهره و مالیات می سنجد.
- سود بهره خالص Net Interest Margin: تفاوت بین درآمد بهره و هزینه های بهره را نسبت به دارایی ها اندازه گیری می کند.
- نسبت هزینه به درآمد Cost-to-Income Ratio: کارایی عملیاتی را با مقایسه هزینه های عملیاتی با درآمد عملیاتی ارزیابی می کند.
- نسبت وام غیر عملیاتی Non-Performing Loan Ratio: کیفیت اعتبار پرتفوی وام را ارزیابی می کند.
- امتیاز رضایت مشتری Non-Performing Loan Ratio: میزان رضایت مشتریان از خدمات بانک را اندازه گیری می کند.
- نرخ های پذیرش بانکداری آنلاین و موبایل Online & Mobile Banking Adoption Rates: استفاده از کانال های بانکداری دیجیتال توسط مشتریان را ردیابی می کند.
- نسبت ضرر Loss Ratio: رابطه بین خسارت و حق بیمه را ارزیابی می کند.
- نرخ حفظ مشتری Customer Retention Rate: درصد مشتریانی را که بیمهنامه خود را تمدید میکنند اندازهگیری میکند.
- نسبت ترکیبی Combined Ratio: سودآوری را با مقایسه مجموع زیان های متحمل شده و هزینه های عملیاتی با حق بیمههای به دست آمده ارزیابی می کند.
- نرخ تمدید بیمهنامه Policy Renewal Rate: درصد بیمهنامههایی را که پس از دوره اولیه تمدید می شوند، ارزیابی می کند.
- نسبت تسویه خسارت Claim Settlement Ratio: تعداد خسارت های تسویه شده را در مقایسه با تعداد خسارت های دریافتی اندازه گیری می کند.
- اثربخشی کلی تجهیزات Overall Equipment Effectiveness (OEE): چگونگی استفاده موثر از تجهیزات تولیدی را ارزیابی می کند.
- زمان چرخه Cycle Time: زمان لازم برای تولید یک محصول واحد را اندازه گیری می کند.
- بازده Yield: تعداد واحدهای تولید شده را که استانداردهای کیفیت را برآورده می کنند، ارزیابی می کند.
- Scrap Rate: میزان مواد هدر رفته یا غیرقابل استفاده را اندازه گیری می کند.
- نرخ بهره برداری از ظرفیت Capacity Utilization Rate: درصدی از کل ظرفیت تولیدی که واقعاً استفاده می شود را ارزیابی می کند.
- گردش موجودی Inventory Turnover: تعداد دفعات فروخته شدن و جایگزینی موجودی کالا در یک دوره معین را اندازه گیری می کند.
- نرخ دقت سفارش Order Accuracy Rate: دقت سفارشات ارسال شده را در مقایسه با سفارشات دریافتی ارزیابی می کند.
- نرخ پر کردن Fill Rate: درصد تقاضای مشتری را که از طریق در دسترس بودن فوری سهام برآورده می شود، اندازه گیری می کند.
- هزینه حمل به ازای هر واحد Freight Cost per Uni: میانگین هزینه حمل و نقل در هر واحد محصول را ارزیابی می کند.
- Lead Time: زمان لازم برای انجام یک سفارش مشتری را از زمان دریافت سفارش تا تحویل ارزیابی می کند.